جدیدا یک اتفاق ناگواری پیش اومد.

البته خیلی وقت بود که می نوازیدند، الان صداش در اومد فقط.

فقط خیلی صدا کرد. ترد.

ناراحتیم از اینه که تقریبا من این وسط هیچ کاره بودم. ولی عوارضش شامل حل من هم می شه.

و ناراحتیم از اینه که تقریبا این اتفاق بی بازگشته.

یک ذره شفاف تر بگم برات.

یه بنده خدایی که باهم ارتباط خوبی هم داشتیم و تقریبا نمی شه توی زندگیم بی خیالش بشم، از سر عصبانیت و لجبازی و بچگی و حماقت و .، یک توهین و یک رفتار نابخشودنی در حقم کرد.

یه جوری که من هر جور بخوام هم ببخشمش یا بی خیالش بشم نمی شه. رفتارش به شدت بی شرمانه، گستاخانه و پست و رذل بود و نیت پشت اون و حسی که پشت اون رفتار بود از خود اون رفتار بدتر بود.

خلاصه این اتفاق به سان نمک خوردن نمکدون شکستن بود برام. تا حالا این ور قصه ننشسته بودم.

باید بگم این ور قصه خیلی ضد حالش بیشتره. تو بدون این که کاری کرده باشی با واقعیت یک نفر یا حداقل یک جلوه بد یک نفر مواجه می شی و نمی تونی در مقابل این اتفاق بی تفاوت باشی.

نمی تونی ببخشی یا فراموش کنی.

خلاصه مجبور می شی که اون آدم رو حذف کنی. 

حالا اگه همه جوره زندگیت با اون فرد عجین شده باشه، مسئله واقعا پیچیده می شه.

تا ببینیم چی می شه. معمولا زمان این مسائل رو حل می کنه

اتفاق ,رفتار ,خیلی منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ارزان سرا دانلود فیلم و سریال رایگان ، دانلود آهنگ جدید بـــــــــــرزخ :| عکاس حرفه ای ارزانی در زعفران در مورد خواص بخوانید